سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آفتاب فردا


   

با اینکه همهء ما صاحب عقل و شعور و حتی سواد و تخصص هستیم؛اما وقتی که مریض می شویم و یا مثلا خودروی شخصی مان دچار خرابی میشود،به پزشک یا تعمیرکار خودرو مراجعه می کنیم؛زیرا پزشک یا تعمیرکار خودرو،علاوه بر اینکه مثل ما عقل دارند،در زمینهء شغلی خودشان،تخصص و تجربهء لازم را هم دارند که ممکن است من و شما،آنها را نداشته باشیم و به همین جهت،به آن دکتر یا تعمیرکار مراجعه می کنیم....

در مورد احکام دینی هم با اینکه همهء ما مثل علما،صاحب عقل و شعور هستیم؛اما تخصص و تجربه ای را که علما در مورد احکام دین دارند،بیشتر ما ممکن است نداشته باشیم؛مخصوصا که به دست آوردن احکام فروع دین،مستلزم سالها تحصیل و تحقیق در قرآن و احادیث و اصول فقه و زبان عربی و ... است که انجام این تحصیلات،برای همهء افراد جامعه،ممکن نیست؛همانگونه که به دست آوردن تخصص پزشکی یا مکانیک خودرو و ... برای تمامی افراد جامعه امکان ندارد...

احکامی مانند نماز و روزه، هیچ ارتباط  مستقیمی با مسائل سیاسی ندارند؛به همین جهت،نباید مواضع و عقاید سیاسی یک عالم دینی،بهانه ای باشد برای عدم پیروی ما از احکام غیر سیاسی.البته ممکن است برخی از افراد نفوذی از سوی دشمنان اسلام ، لباس علما را پوشیده باشند و به قصد تخریب اعتقادات مردم،حرفهائی بزنند یا احکامی را صادر کنند که البته معمولا اینگونه افراد،از طرف حوزه های علمیه،به مردم معرفی میشوند که در سالهای اخیر،مواردی را شاهد بودیم:نمونه اش آن فردی که ادعا کرده بود اگه انسان روزه،تشنه بشود،خوردن آب باعث باطل شدن روزه اش نمیشود!!!

اصول دین به مواردی اطلاق میشود که دین و مذهب ما را از کفّار و مشرکان و نیز سایر ادیان و مذاهب جدا می کند که این اصول را هر انسان مسلمانی باید خودش بر اساس عقل و تشخیص خودش به دست بیاورد و به آنها یقین پیدا کند.

به همین جهت،اگر کسی در اصول دینش یقین نداشته باشد،در زمرهء کفار و مشرکین قرار میگیرد.از طرفی،یقین نداشتن به اصول دین،باعث میشود که انسان مسلمان در مواجهه با عقاید دیگر ادیان و مخصوصا شبهاتی که از سوی دشمنان اسلام مطرح میشود، دچار شکّ و تردید و حتی یأس و ناامیدی و در نهایت،انکار دین و اصول اون بشود.

مهم تر از آن،این است که از سوی علمای بزرگوار نقل شده  که وقتی انسان در حال احتضار و مرگ قرار می گیرد،شیطان تلاش می کند تا ایمان و اعتقاد شخص محتضر را به شکّ و تردید و یأس و ناامیدی تبدیل کند و آن شخص،بدون ایمان و اعتقاد از دنیا برود.تنها راه چاره این است که انسان در طول زندگی اش،به یک ایمان مستقرّ دست پیدا کند و این ایمان،زمانی به دست می آید که اوّلا شخص،شناخت علمی و عقلی کافی نسبت به اصول دین پیدا کند و در مرحلهء بعدی،با انجام کامل واجبات و نیز پرداختن به مستحبّات و توسّل به معصومین(ع) و مخصوصا دوری از گناهان و توبه کردن از گناهان قبلی،به یقین قلبی و ایمان مستقرّ برسد... در قسمت بعدی،بیشتر صحبت خواهم کرد...

ادامه دارد..