امید:مگر مردم عادی،اینقدر سواد دارند که بتوانند حق را از ناحق تشخیص بدهند و بدون تقلید،اصول دین شان را بفهمند؟
جمال:من پاسخ شما را با یک مثال می دهم: همین مردمی که به قول شما سواد کافی ندارند،مگر توانائی آن را دارند که مسائل بهداشتی و یا مسائل ایمنی را یاد بگیرند تا جامعه دچار بیماری ها و مشکلات بهداشتی و یا ایمنی نشوند؟همان طوری که متخصصین بهداشتی و پزشکی،وظیفه دارند که مردم را نسبت به موضوع بهداشت و تندرستی،توجیه و راهنمائی کنند،مردم هم هر چه قدر بی سواد باشند،وظیفه دارند که در حد توان خودشان،مسائل بهداشتی را بفهمند و خودشان شخصا به رعایت موارد فوق،اقدام کنند.در مورد اعتقادات دینی هم دقیقا به همین شکل،علما وظیفهء آگاهی بخشیدن دارند و مردم عادی هم وظیفهء یادگیری اعتقادات دینی را دارند.
هر چند که همهء مردم نمی توانند به یک اندازه،در دین شان درک و فهم پیدا کنند،اما با توجه به فطری بودن دین،هرکسی با اندک تفکر و راهنمائی،می تواند به اندازهء استعداد خودش،به یقین قلبی برسد.
امید:راجع به کم کاری های مسلمانان،در مورد اعتقادات و اصول دین،توضیح دادید.لطفا در مورد کم توجهی های مسلمانان درفروع دین و احکام رسالات عملیه توضیح دهید.
جمال:یکی از معضلات اصلی در فروع دین و پیروی از مراجع و متخصصین دینی،احساس بی نیازی برخی ها نسبت به پیروی از علما و ادعای اینکه:چون ما عقل داریم،پس احکام مان را با عقل خودمان به دست می آوریم و نیازی به مراجعه به علما نیست،می باشد.
این موضوع را در قالب یک سؤال مطرح می کنم:مگر نه اینکه من و شما به اندازهء سایر مردم و نیز به اندازهء پزشکان،دارای عقل هستیم؟پس چرا هنگامی که مریض می شویم،با عقل خودمان،اقدام به درمان خودمان نمیکنیم و حتما به پزشک مراجعه می کنیم؟پس عقل و شعور خودمان کجا رفت؟واقعیت این است که هر پزشکی،با عقل خودش،اقدام به تحصیل و کسب تخصص پزشکی کرده و سپس با استفاده از آن تخصص اش،اقدام به درمان و طبابت می کند.دقیقا به همین شکل،متخصصین دینی هم ابتدا با عقل خود،اقدام به کسب تخصص لازم در امور دینی کرده و سپس با اندوخته های علمی خود،اقدام به راهنمائی ما می کنند؛همانطوری که پزشکان،با تخصص خودشان،ما را درمان می کنند.
امید:به نظر شما این شبهه از کجا به وجود آمده است که ما می توانیم با عقل خود،احکام شرعی را به دست آوریم؟
جمال:صرف نظر از شبهاتی که دشمنان اسلام در راه تخریب عقاید مسلمانان وارد می کنند،علت مهمی که این تفکر غیر علمی و نادرست را به وجود آورده،این است که اصلا برخی ها نمی دانند که اصولا احکام چیست؟چه فایده دارد؟منشأ آن احکام چیست و نیز راه به دست آوردن آنها کدام است.دشمنان اسلام در طول تاریخ مشاهده کرده اند که چه قدر مسلمانان،از علمای بزرگوار،پیروی می کنند که البته این پیروی امت اسلام از علما،همیشه به ضرر استعمارگران بوده است.نمونهء واضحش،فتوای تحریم تنباکوی مرحوم میرزای شیرازی بود که انحصار طلبی انگلیس ها را در آن قرارداد کذائی،به شکست کشانید...به همین جهت،دشمنان،با دامن زدن به ناآگاهی برخی مسلمانان در مورد اصول و عقاید و احکام دینی،سعی دارند تا اهداف خودشان را به کرسی بنشانند...
امید:در مورد راه و روش به دست آوردن احکام هم توضیح بدهید.
جمال:همانطور که در دروس معارف اسلامی خوانده ایم،منابع فقهی شیعه،شامل کتاب قرآن و سنت پیامبر اکرم(ص) و سایر ائمهء معصومین(ع)در قالب روایات و احادیث، و اجماع فقهی علما و در نهایت،عقل سلیم می باشد که هر کدام از علما،باید سالها تلاش کنند و با استفاده از این منابع،نظر شارع مقدس را در مورد وظایف مسلمانان در عبادت و سایر امور زندگی به دست آورند که البته پر واضح است که این کار،فقط توسط عالمان قابل انجام است و مردم عادی و عامی،نمی توانند شخصا احکام تخصصی را به دست آورند.به عنوان مثال،حدود پانصد آیه از قرآن کریم،مربوط به احکام عملی است که به آنها،آیات الاحکام می گویند که باید دقیقا تفسیر و تأویل شوند...
ادامه دارد...