جمال:موضوعات دیگری که مورد بی توجهی ما قرار گرفته اند،جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و تولّی و تبرّی می باشند.این پنج موضوع،در کنار پنج موضوع نماز،روزه،حج،خمس و زکات،اساس فروع دین ما را تشکیل می دهند که ما در صورتی که خودمان مجتهد نباشیم،باید در این ده موضوع،از مجتهدین پیروی و یا اصطلاحا تقلید بکنیم.اما متأسفانه،ما فقط نماز،روزه،حج،خمس و زکات را انجام می دهیم و از انجام دادن جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و تولّی و تبرّی،به بهانه های مختلف و عموما واهی،اجتناب می کنیم.
یکی ادعا می کند که ما قادر به انجام این پنج مورد نیستیم و اصولا وظیفه ای در اینمورد نداریم و بلکه باید صبر کنیم و انتظار بکشیم تا حضرت صاحب الامر(عج) ظهور فرمایند و خودشان اینها را انجام دهند.دیگری می گوید که نباید در کار دیگران دخالت کنیم و به قول معروف،عیسی به دین خود و موسی به دین خود.یکی دیگر ادعا می کند که به خاطر احتمال ضرر مالی و جانی،اینگونه تکالیف از عهدهء ما ساقط است.آن دیگری ادعا می کند که چون اینها واجب کفائی هستند،پس می توان آنها را انجام نداد تا دیگران انجامش دهند.
برخی هم پا را فراتر گذاشته و ادعا می کنند که چون ما معصوم نیستیم و نمی توانیم مثل معصومین(علیهم السلام) باشیم،پس تکلیفی نداریم.بعضی ها هم که ادعا می کنند که یک دست،صدا ندارد و ....اما به راحتی می توان ثابت کرد که اینها بهانه های واهی و غیر موجّهی می باشند.
امید:مگر نه اینکه طبق فتاوای علمای بزرگوار،همین پنج موردی که بیان فرمودید،تابع شرایطی مانند عدم احتمال ضرر جانی و مالی و نیز احتمال وجود تأثیر و نبود عسر و حرج می باشند؟
جمال:حق با شماست.اما بالاخره باید این موارد در جامعه پیاده شوند یا نه؟همیشه گفته اند که حفظ جان از واجبات است؛اما وقتی اساس اسلام به خطر می افتد،قضیه فرق می کند...این همه در مورد امر به معروف و نهی از منکر در قرآن و احادیث و روایات،تأکید شده است که مسلمین باید با اتخاذ تدابیری که مطابق با شرایط زمان و مکان است،نسبت به انجام آنها اقدام نمایند.اصلا آیا حفظ جان برای خود امام حسین(ع)واجب نبود؟
امید:لطفا در مورد تک تک مواردی که بهانهء گریز از انجام این واجبات است،توضیح دهید.
جمال:اولین مطلبی که باید بهش توجه کرد اینه که خداوند در قرآن کریم می فرماید:« لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنه...»یعنی به راستی که در وجود رسول خدا(ص) الگو و سرمشق نیکوئی برای شما هست... این آیه نشان می دهد که ما نمی توانیم به بهانهء معصوم نبودن و یا عدم توانائی در شباهت پیدا کردن به پیغمبر،از انجام واجبات،سرپیچی کنیم.طبق عقاید شیعه،بعد از رسول خدا(ص) ما موظف به پیروی از ائمهء معصومین(ع) هستیم.
دومین مطلب اینه که باز بر طبق نص صریح قرآن که می فرماید:«...ان تقوموا لله مثنی و فرادی...»یعنی برای خدا،دوتا دوتا و تک تک قیام کنید،نمی توانیم به بهانهء تنها بودن،از انجام جهاد و ...سرپیچی کنیم(البته نحوهء انجام این اعمال به صورت فردی،موضوع دیگری است که بعدا در موردش حرف می زنیم)
سومین مطلب اینه که هیچ کدام از ائمهء معصومین (علیهم السلام) و نیز علمای بزرگوار ما،ادعای تعطیلی جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و تولّی و تبرّی را در دوران غیبت،ننموده اند و این فرایض،هیچوقت از گردن مسلمین ساقط نیست.البته در این دویست سال اخیر،این موضوعات در برخی رساله های عملیه،کمرنگ شده اند که دلائلی دیگر دارد.چون اگر این وظایف،تعطیل بردار بود،باید از همان زمان شروع غیبت کبری تعطیل می شدند؛نه در دویست سال اخیر.
تازه اینجا یک مطلبی هستش و اون این که حتی با فرض معصوم بودن ائمه،آیا اصحاب ائمه هم معصوم بوده اند؟مطمئنا نه.اما با این وجود،تکلیف از گردن شان ساقط نبوده است و آن را انجام داده اند.پس ما نمی توانیم به بهانهء معصوم نبودن،از وظایف خود فرار کنیم.
ادامه دارد...